#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
یا فاطمه اهرا سلام الله علیها
ز فرط سوز و گریه چشم تر برای من نماند
تو ناله از جگر زدی جگر برای من نماند
تو بال و پر زدی و بال و پر برای من نماند
تو دست بر کمر شدی کمر برای من نماند
قصد رفتن کرده ای ، ای نور خوش سیما؟ چرا؟
بر تن نموده ام ز بزه کاری ام لباس
چشمانش از دنیای من دنیای دیگر ساخت
جز "خداوند" نفهمیدم و ماتش گشتم
پرسد ز من دلم که چرا گشته تر ورق